داشتم اخبار دنیای بازاریابی را مرور میکردم که این تبلیغها را دیدم. برای آژانس Rethink است.
برای اینها توضیحی نوشته نشده است. تنها چیزی که وجود دارد یک جمله در کنار همهی آنهاست:
Small spaces for your big secrets.
فضاهایی کوچک برای راز های بزرگتان.
فکر میکنم ترسناک است و فکر میکنم تنها اولین پا به ماه گذاشته، رهبر کرهی شمالی و رئیس جمهور آمریکا نیستند که راز هایی دارند و آنرا در اعماق وجودشان، در جایی کوچک پنهان کردهاند تا هیچکس متوجهشان نشود، راز هایی که با تمام ظاهرشان در تناقض است.
نه، چشمهایمان را نبندیم و رد نشویم. نگاه کنیم. نه به بقیه و پیدا کردن تمثیلهای دیگر، به خود. نکند در ظاهر داریم کارهایی میکنیم ولی در واقع آن کارها با تمام وجود ما درتناقض است؟ نکند فریاد من برای کارآفرین شدن تنها حرص و طمعی برای پولدار شدن است؟نکند با اینکه همهی مردم میگویند کسب و کارتان برایمان معجزهای بوده است، یواشکی داریم بر ضد مشتریانمان کار میکنیم و به ناحق بخاطر ارزشی که وجود ندارد درآمد کسب میکنیم؟ نکند کمک صادقانه من به کسب و کارها در واقع جان کندنی برای ورود به تیمها و به اسارت گرفتن آنهاست؟
فکر میکنم همهی ما از این فضاهای کوچک برای نگه داری راز های بزرگ دارند. رازهایی که با تمام ظاهرمان در تناقض است. اما مساله اینجاست. آیا نباید از این راز ها داشته باشیم؟
0 دیدگاه