پیروزی نه در زمان کم بدست می‌آید، نه تر و تمیز!

پیروزی نه در زمان کم بدست می‌آید، نه تر و تمیز!

یکی از سوء برداشت‌هایی که گاهی اوقات دچارش  میشوم این است که تصور  می‌کنم اگر در کاری که انجام می‌دهم، رشد کنم، می‌توانم در مدت زمان کوتاه  پیروزی‌های زیاد بدست بیاورم.

شاید این تصور در ظاهر غیر از واقعیت نباشد ولی من دوست دارم طور دیگری به این قضیه نگاه کنم.

اگر در کاری که دارم انجام می‌دهم رشد کنم، باید بیش از دیگران کار کنم ولی در عوض به ازای ارزش زیادی که خلق می‌کنم پیروزی‌های زیادی هم بدست می‌آوردم.

فرق این دو، بین عبارت‌هایی است که برای زمان استفاده شده و همین تفاوت باعث تغییراتی در بهره‌وریِ من می‌شود.

اولی از پیروزی زیاد در مدت زمان کم می‌گوید و دومی از پیروزی زیاد در ازای کار به مراتب زیاد. وقتی که اولی را باور می‌کنم، عجول و کلافه می‌شوم و دوست دارم همه چیز زود اتفاق بیفتد ولی این چیزی غیر از توهم نیست و  وقتی دومی را قبول می‌کنم، کم‌حوصله.

اما باید این را قبول کنم که رشد در سرعت پیروزی تاثیر چندانی ندارد، بلکه در بزرگی و تعداد آن اثر دارد و این بخاطر بزرگتر شدن ارزشی است که خلق می‌شود.

گاهی اوقات فکر می‌کنم پیروزی تر و تمیز بدست می‌آید ولی اصلا اینطور نیست. پیروزی نه در زمان کم بدست می‌آید، نه تر و تمیز! اصلا شبیه فیلم‌ها نمی‌توان به آن رسید. باید با کله در کثافت فرو رفت و دنبال چیزی که می‌خواهی بگردی. دور از مسائل جنسی، باید کارهایی بکنی که دوست تداری و جاهایی بروی که نمیخواهی ولی هیچوقت یادتان نرود که پشت همه‌ی این کثافت‌ها همان چیزی است که میخواهی و یادتان نرود که خیلی‌ها بخاطر همین چیزها کم آوردند. اگر واقعا آن را می‌خواهید، ادامه تا جایی که برسید، وگرنه همه میتوانستند به پیروزی برسند.

بنابراین باید صبر داشت، زیاد کار کرد و از رفتن در کثافت نترسید. فکر می‌کنم اینطور پیروزی نزدیک‌تر خواهد آمد.

پی نوشت: فرشاد زیر همین پست نظری گذاشته بود که نگران شدم شاید نظرها را نخوانید و آن را از دست بدهید. بنابراین همینجا آن را می‌گذارم:

در تکمیل حرفت منم این جمله رو اضافه میکنم که
افراد موفق و ناموفق هر دو مشترکا از یه کارهایی بدشون میاد ( کارهایی که منجر به موفقیت میشه مثل کم خوابی و تلاش و برنامه ریزی و اینجور موارد) ولی تنها تفاوتشون اینه که افراد موفق اینارو انجام میدن
اینو تو یه کتابی خونده بودم که یادم نیس چی بود
اما تازگیا خودم به یه جمله ای رسیدم که اینو از درس طراحی راکتور که میخونم استنباط کردم و تقریبا مکمل همون حرفاته در مورد کثافت و اینجور چیزا
اگه یه نفر با فندک دستتو آتش بزنه زود از جات میپری و حتی شاید باهاش دعوا کنی یعنی در مقابل چه تغییر کوچک زود از کوره در میری اما اگه خودت با تمام وجودت تو اتیش بسوزی (خدای نکرده) اونوقت دیگه اتیش یه فندک کوچیک فرقی به حالتو نمیکنه و در واقع در مقابل اون تغییر بزرگی که درش هستی این تقریبا صفره ( مثلا زندگی ما در ولاگ اول تو)
در زندگی هم اولش تغییرات کوچک در نحوه زندگی ما رو کلافه میکنه و شایدم عصبانی اما کافیه تحمل کنیم تا کل زندگیمونو فرا بگیره اون وقت دیگه برات فرقی ندارن.

در ادامه:

برای مرگ بهرنگ

متاسفم که نمی‌توانم زمان را همچون یک دره پایین بروم یا مثل یک کوه بالا برومتا تو را آنجا ببینمکه خوشحال هستی و شاید ناراحت یا بی‌حوصله،با تمام صفت‌های یک...

ساعتی که با ما خوب تا کرد

اولین روز بهار بعد از مادربزرگ بود. کمی از درخت‌های حیاط خانه مادربزگ دلخور بودم که چرا بدون او شکوفه دادند. البته درخت‌ها گفتند بله، چنین است رسم...

2 دیدگاه ها

  1. فرشاد کاظمی

    در تکمیل حرفت منم این جمله رو اضافه میکنم که
    افراد موفق و ناموفق هر دو مشترکا از یه کارهایی بدشون میاد ( کارهایی که منجر به موفقیت میشه مثل کم خوابی و تلاش و برنامه ریزی و اینجور موارد) ولی تنها تفاوتشون اینه که افراد موفق اینارو انجام میدن
    اینو تو یه کتابی خونده بودم که یادم نیس چی بود
    اما تازگیا خودم به یه جمله ای رسیدم که اینو از درس طراحی راکتور که میخونم استنباط کردم و تقریبا مکمل همون حرفاته در مورد کثافت و اینجور چیزا
    اگه یه نفر با فندک دستتو آتش بزنه زود از جات میپری و حتی شاید باهاش دعوا کنی یعنی در مقابل چه تغییر کوچک زود از کوره در میری اما اگه خودت با تمام وجودت تو اتیش بسوزی (خدای نکرده) اونوقت دیگه اتیش یه فندک کوچیک فرقی به حالتو نمیکنه و در واقع در مقابل اون تغییر بزرگی که درش هستی این تقریبا صفره ( مثلا زندگی ما در ولاگ اول تو)
    در زندگی هم اولش تغییرات کوچک در نحوه زندگی ما رو کلافه میکنه و شایدم عصبانی اما کافیه تحمل کنیم تا کل زندگیمونو فرا بگیره اون وقت دیگه برات فرقی ندارن
    با تشکر

    پاسخ
    • فرداد جهان بخش

      چه تعبیر جالبی! این رو به متن این بلاگ پست اضافه میکنم. 🙂
      بعد بگو من حرف برای گفتن ندارم که بخوام بلاگ بزنم.

      پاسخ

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *