برخلاف این روزهایی که مخاطب بدون تعارف از تلوزیون مملکت خسته شده، یک برنامه توجه مرا معطوف خود کرده است. یک برنامه با نام «کتاب باز» که برای کتاب بازها و یا آنهایی که لقب کتاب باز را دوست دارن ساخته شده است که بنظرم الحق و الانصاف چیز دوست داشتنی از آب در آمده.
در یکی از قسمتهاء کتاب باز اردشیر رستمی که شاید او در نقش دوران جوانی محمد حسین بهجت تبریزی در سریال شهریار به یاد بیاورید، به عنوان مهمان به کتاب باز دعوت شده بود.
من این قسمت را بارها و بارها تماشا کردم و یکی از چیزهایی که میتوان از این برنامه آموخت درک زیبایی است. درک زیبایی اهمیت دارد چون آدمهایی فرهیخته از مولوی گرفته تا داستایوفسکی، آن را انتهاء آنچه که باید در زندگی کرد میدانند.
برای آنکه کمی متقاعدتان کنم که این برنامه را تماشا کنید، قسمتی از شعر یانیس ریتسوس که اردشیر رستمی در کتاب باز میخواند را رونویسی کردم:
روزگاری برادر من/ ما حرفهای گنده بر زبان میآوردیم/ خود از این روی که ترسانده شده بودیم/ ما با هیاهویمان ترسمان را پنهان میکردیم/ ولی اینک من فریاد نمیزنم تا تو باورم کنی/ و بگویی حق با کسی است که بلندترین فریاد را دارد/ نه من به آرامی سخن میگویم و تو میبینی که حق با ماست یا نه
یانیس ریتسوس
در ضمن این برنامه را سروش صحت اجرا میکند و واقعا تعجب آور است که چطور وقت کرده و توانسته این همه کتاب بخواند. چون با هر مهمانی در هر زمینه که صحبت میکند به اصطلاح کم نمیآورد و در آن باره کتاب خوانده است. حتی گاها آدمهایی که خود مهمانها هم فکر نمیکنند کسی آنها را بشناسد، سروش صحت میشناستشان و از آنها کتاب خوانده است.
دوست دارم قسمتی که اردشیر رستمی مهمان آن است را در اینجا برایتان به اشتراک بگذارم.
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
فهرستهای معتبر معرفی کتاب
چه اسم پر مفهومی هم داره برنامه شاید همه فک کنن یعنی خوره ی کتاب ولی در پشت پرده اشاره به خواندن کتاب داره نه کتابهای بسته و باز نشده تو قفسه ها برای ژست گرفتن و یه لیوان قهوه کنار کتاب روی میز و عکس انداختن و لایک جمع کردن . کتاب باید باز شود خوانده شود و هیچ وقت بسته نشود
من هم برعکس تو فکر میکردم، فکر میکردم به معنیه اینه که کتاب باید همیشه باز باشه و بعد یه مدت فهمیدم که میشه مثل کفترباز یا حالا با مثالی فرهنگیتر مثل فیلمساز دیدش.