لفظ “من” در کسب و کار

یكی از چیزهایی كه بیشتر اوقات باید در كسب و كار نادیده گرفته شود لفظ “من” است. با اینكه اغلب كسانی كه با آن‌ها سر و كله می‌زنم كسب و كار می‌دانند ولی هنوز می‌شونم كه از این لفظ استفاده می‌كنند و هنوز  می‌بینم كه این لفظ بر افكارشان تاثیر دارد. مثلا وقتی...

چرا گاهی اوقات حسش نیست و گاهی اوقات هست؟!

یکی از بدیهای این دنیای بی‌در و پیکیر اینکه بیشتر اوقات “حسش نیست”. من نمی‌فهمم چرا بعضی وقتا حسش هست بعضی وقتا هم نیست. اصلا متغییرهای این ماجرا چی‌ان؟! به عبارت دیگه کی حسش هست؟! می‌خوابی سر حال بیدار میشی، حال خوب، بعد یه جوری گند زده میشه به روز که...

انتخابات: من كور نیستم فقط میخواهم عمل كنم!

انتظارشان با لمس باسن و سطح به پایان میرسد و زود میپرسند، رای میدی یا نه؟! و من که هیچ علاقه‌ای به جر و بحث‌های بی‌سر و ته ندارم گاهی مجبور می‌شوم چیزی بگویم. اینبار می‌خواهم چیزی برای آن جامعه‌شناس‌طورهایی که برمی‌گردند و می‌گویند اینجور بحث‌ها جامعه را جلو می‌برد (و...

رادیو بازی بکنم یا نکنم؟! مسئله این است!

هر جوری فکر می‌کنم می‌بینم سخته رادیو بازی رو کنار بذارم. یه غلطی کردیم چندتا ضبط کردیم خوشم اومد. به قول یکی از اساتید به رادیو سیخونک بزنی دیگه سخت بتونی کنار بذاری. البته اون هنر رو می‌گفت که من به رادیو تغییرش دادم، رخصت. آخه سخته تو کسب و کار اینجوری که دارم...