تصور کنید یک چک یک میلیارد دلاری روی میز است. متعلق به شما نسیت. برای کسی است که میلیاردها دلار پول و دارایی دارد. اگر آن چک را بردارید و درون جیبتان بگذارید کسی نخواهد فهمید و اگر هم بفهمند نمیتوانند کاری انجام دهند و دستگیرتان کنند. خلاصه گیر نخواهید افتاد، تنها شاید در بین چند نفر بد نام شوید و به دزدی، فساد و بی فرهنگی متهم بشوید. الحال اگر آن چک را بردارید، از آنجا خواهید رفت و هیچ وقت آن چند نفر را نخواهید دید. چه کار میکنید؟ چک را بر میدارید یا رد میشوید؟
صرفا برای اینکه بدانید ۱ میلیارد دلار (+) چقدر است، باید بگویم اگر تصویر زیر نشان دهندهی ۱ میلیون دلار باشد:
(یک میلیون دلار معادل ارزش ۲ عدد فراری برلینتا، یکی از گرانترین فراریهای تاریخ است)
این تصویر یک میلیارد دلار است. یعنی با آن میتوانید ۲۰۰۰ عدد فراری برلینتا بخرید.
برای من اهمیتی ندارد پاسختان چیست. ولی در درونتان صادق باشید. اگر همان لحظهی اول با خواندن عنوان، نه نگفتید میتوان نتیجه گرفت احتمالا به این موضوع فکر میکردید. واضحتر بگویم، به دزدی فکر میکردید، حتی اگر جوابتان به سوال، نه شده باشد.
ولی نکته اینجاست که چطور وقتی خبر آن ایرانی فرار کرده به کانادا با چیزی حدود ۱ میلیارد دلار پول دزدی را میشنویم زمین و زمان را بهم میدوزیم و هر چه فحش دانسته و ندانسته داریم نثارش میکنیم؟
اشتباه نکنید، قصد ندارم کار او و امثال او را توجیه کنم. دزدی، دزدی است و به هیچوجه قابل دفاع نیست.
میخواهم بگویم او در همین جامعه به دنیا آمده بود و در همین جا بزرگ شده بود و مثل اکثرمان به یک پول مفت و قلمبه فکر کرده بود. فرق او این بود که به آن چک روی میز دسترسی داشت. همین.
بنظر من مشکلهایی که در جامعه وجود دارند بخاطر وجود یک عده محدود نیستتند. تعجب میکنم وقتی میشنوم که میگویند اگر فلانیها جایشان را به بهمانیها بدهند همه چیز حل خواهد شد. بنظرم در این صورت تنها تغییری که حاصل خواهد شد این است که افرادی با طرز تفکر یکسان ولی با قیافههایی متفاوت بعضی از مسئولیتها را به عهده خواهند گرفت، راه دور نمیروم، حتی اگر آن نفر یکی از مردم عادی باشد، نه یک ژن خوب!
چرا این بلا سرمان آمده است و چطور باید آن را حل کنیم؟ بنظر من چیزی که برایمان در اولویت است و باید اصلاح شود فرهنگ است. کاری ندارم قبلا چه بودیم، با الآنمان کار دارم. الآن چه هستیم؟ باید قبول کنیم که ما مشکل بی فرهنگی داریم. آیا مخالف این قضیه هستید؟ یک سوال، آیا دیروز کتاب خواندهاید؟
اگر میخواهیم رو به جلو برویم باید قبول کنیم، چارهای نداریم. قدم اول برای بهبود اوضاع همین است، قبول کنیم که بیفرهنگ هستیم.
اینکه مردم اعتراض دارند حق است ولی فکر میکنم اگر میخواهیم اوضاع را بهبود بخشیم باید از خود شروع کنیم. قبول کنیم که مسیر فرهنگ را اشتباه آمدهایم و عوض شویم. باید عوض شویم تا فرهنگمان عوض شود.
اگر بی فرهنگی مان را گردن گرفتیم بعد باید سراغ چیز دیگری برویم: کتاب خواندن.
من به این حرف مصطفی رحمان دوست معتقدم که میگوید:
مشکل بزرگ جامعه ما کتاب نخواندن است.
فکر میکنم برای تغییر فرهنگ، موثرترین قدم کتاب خواندن است.
خلاصه که از ماست که بر ماست و نباید از کسی جز خودمان بخاطر این وضعیت گلهمند باشیم، یا حداقل اولویت گلهمند شدن به خودمان باشد بعد کسان دیگر و از همه با شروع کنیم به کتاب خواندن و تبدیل آن به یک عادت.
فکر میکنم بعد از مطالعۀ این پست، خواندن لینک زیر هم برای شما سودمند باشد:
ولاگ: فلسفه زندگی بنیانگذار نایکی (از کتاب کفش باز)
با سلام
با پوزش بسیار از نویسنده فهیم این مطلب انتقادی دارم اینکه صرفا بازی کردن با اعداد تغییری در نفس عمل بوجود نمیاره اون پول چه ۱ میلیارد باشه و چه ۱ میلیون نفس یکسانی داره البته در شرایط مشابه مثلا من همان حسی رو هنگام دیدن عکس دوم داشتم که تو عکس اول داشتم
میخام بگم که اون شخصی که مثال زدی هم اگر پول نصف بود بازم اون کارو میکرد چون هدف و نفسی که تعریف کرده مشکل داره نه شرایط و اوضاع
شاید افکار اون شخص در اون زمان با افکار کودکی که میخاد مدادی رو از کیف دوستش کش بره یکسان باشه
پس به نظرم بهتره اینگونه سوال پرسیده بشه که آیا شما با توجه به اولویت ها و اهدافی که دارین اقدام به دزدی پول کور میزنین یا نه
نفس عمل هست که مهمه
من که برش نمیدارم چون ممکنه اون چک برای فردی بی پول باشه و اون تنها دارایی اش باشه برش میدارم ولی استفاده نمیکنم دنبال صاحبش میگرم چون ازاب وژدان میگیرم
کاش بقیه مردم هم مثل تو فکر میکردن آرتین جان. البته که اگه برای یه فرد فقیر هم نباشه، باز هم دزدین اون چک به قول تو دور از اخلاقه.