متاسفم که نمیتوانم زمان را همچون یک دره پایین بروم یا مثل یک کوه بالا برومتا تو را آنجا ببینمکه خوشحال هستی و شاید ناراحت یا بیحوصله،با تمام صفتهای یک انسان که میشناسم.من در زمان به جلو خواهم رفتو تو در حجمی از زمان زنده خواهی بودو من نخواهم توانست زمان را همچون...
پیش نوشت: اگر مخاطب وبلاگ من هستید احتمالا میدانید که من علاقمند به مسابقات فرمول یک هستم و غالبا اگر بخواهم در مورد چیزی یک مثال بداهه و فوری بزنم معمولا از فرمول یک و اتومبیلها استفاده میکنم. احتمالا بخاطر این است که این مسابقات شباهت زیادی به زندگی دارند یا شاید...
fardadjahanbakhsh.ir/ولاگ-فلسفه-ولاگ-فلسفه-کتاب-کفش-باز پیشنوشت: این بلاگ پست در مورد فلسفه داستان جزء از کل است و نه خود داستان. برای همین احتمال لو رفتن داستان وجود ندارد. البته من اینطور فکر میکنم. کتاب جزء از کل یا A Fraction Of The Whole به قلم استیو تولتز...
یک چیزی مدام در گوش من زمزمه میکند که این زندگی مثل یک بازی است. مدام میشنوم که همه قرار نیست بازی کنند، فقط یک عده هستند که این امکان را دارند. بقیه وجود دارند که آن یک عده بازی کنند. بقیه آدمکها و مهرههای به دردنخوری هستند که تنها کارشان مشغول کردن بازیکنها به...
آخرین حرفامون: