پیش نوشت: اغلب مردم ایران آنچه از واقعیت درک میکنند، سایهای از واقعیت است، نه خود واقعیت. چون احتمالا درک واقعیت نیاز به فهمیدن دارد. مثل همان فیل ندیدههایی شدهایم که در یک طویلهی تاریک با یک فیل رها شدهاند و با هر برخورد با فیل، نه فیل را که چرندیاتی میفهمند. پاهای فیل را ستون میدانند و گوشهای او را باد بزن.
متاسفانه بازاریابی محتوا هم از این قضیه در امان نماند و خلاصه هر کسی از ظن خود یار شد.
البته احتمالا من هم چیزی از این نوع بازاریابی نمیدانم ولی میخواهم چیزی که از این نوع بازاریابی را فهمیدهام، بنویسم.
اصل نوشت: بازاریابی محتوا یعنی چه؟ بازاریابی که از طریق محتوا تاثیر میگذارد؟ مسلما همینطور است. اما این مفهوم که چیز تازهای نیست. سالهای سال است که وجود دارد و سالهای سال است که بازاریابی و تبلیغات از طریق محتوا انجام میشود. یکی از مثالهایش کابوی مارلبرو بود که قبلا راجبش نوشتهام. (اگر آن نوشته را نخواندهاید، میتوانید از این لینک مطالعه کنید: تبلیغ سنتی مرده است. این روزها چطور باید بفروشیم؟! – قسمت ۱)
با این حساب چرا این روزها بازاریابی محتوا به عنوان یک موضوع تازه مطرح شده است؟
علت این است که قبلا این نوع بازاریابی مبتنی بر تولید محتوا و توزیع محتوا بود. ولی این روش، در طول زمان تاثیرش را از داد. چون به قدری محتوا تولید شده بود که دیگر رساندن محتوا به مخاطبِ مربوط به راحتی قبل نبود. به این دلیل بازاریابها مجبور شدند محتوای تولیدی را در سطح خیلی وسیعی توزیع کنند تا شاید مخاطبهای مناسب، آن را پیدا کنند. ولی اینکار پرهزینه بود و در ازای هزینهی صرف شده تاثیر لازم را نداشت.
آن موقعها (و البته هنوز) بازاریابها عین تیربارچیهایی بودند با چشمهای بسته پشت تیربار. تیرهای زیاد رها شدهای که احتمال رسیدن به هدفشان کم بود. بنابراین برای مقابله با این قضیه چارهای اندیشیدند. این چاره استراتژی محتوا نام دارد.
ازمیان تعاریف مختلف استراتژی محتوا، تعریفی وجود دارد که من آن را دوست دارم:
رساندن محتوای درست، در زمان درست، به مخاطب درست.
قبلا تولید محتوا و توزیع محتوا داشتیم و با اضافه شدن استراتژی محتوا به این قسمت، بازاریابی محتوا جان تازهای گرفت.
همانطور که از تعریف بالا معلوم است، در مورد کسانی که از استراتژی محتوا استفاده میکنند دیگر خبری از آن تیرانداز چشم بسته نیست. آنها عین تکتیراندازهایی هستند که شاید تیرشان خطا برود ولی اتلاف منابعشان کم و احتمال زدن به هدفشان زیاد است.
علت مطرح شدن جریانی به نام بازاریابی محتوا، جدی گرفته شدن استراتژی محتوا بود که همین امر باعث شد این نوع بازاریابی تبدیل به مؤثرترین نوع بازاریابی شود.
بنابراین بازاریابی محتوا نسخهی به روز شدهای است که سعی دارد به کسب و کارها کمک کند تا پیامشان را از در این بازار شلوغ محتوا که هر کسی برای جذب مشتری برای دکانش در گوشهای داد و هواری راه انداخته است، سر و صدایی که نه تنها کاسته نمیشود که بلکه هر روز بر آن افزوده میشود و ذهن مخاطب را آزار میدهد، به گوش مخاطب درست برساند تا شاید به سمت مغازهی آنها بیایند چیزی که مخاطب نیاز دارد را به او بفروشند.
0 دیدگاه