می‌دونی احتمال رسیدن به آرزوها و رؤیاهات چقدره؟! صفر!

فرداد جهانبخش

این عكسو دوست دارم. یه حس خوبی میدی. یادم ‌میندازه راهی كه دارم میرم انگاری راه خوبیه. یه بار دوستی بهم گفت: می‌دونی احتمال رسیدن به آرزوها و رؤیاهات چقدره؟! صفر!
اون روزا نشستم فکر کردم و همون روزا تصمیم گرفتم پامو از گلیم بیرون کنم و عهد بستم خیلی زودتر از چیزی كه همیشه خیال می‌کردم به آرزوها و رؤیاهام برسم. پس بارمو برداشتم و شروع كردم.
نمی‌دونم می‌تونم به چیزهایی كه می‌خوام برسم یا نه ولی می‌دونم كه موقع مردن هیچوقت ناراحت و گرفته نخواهم بود. موقع مرگ به زندگی لبخند میزنم چون از ته قلب خواهم دونست كه من هیچوقت همه‌ی تلاشم رو نكردم، من بیشتر از این حرفا انجام دادم.
یعنی روزی میاد كه اون دوست ته ته‌های دلش بگه اوه اوه من اشتباه فکر می‌كردم؟! اون “اوه اوه” رو نگه اصلا بدرد نمی‌خوره این جمله.

در ادامه:

برای مرگ بهرنگ

متاسفم که نمی‌توانم زمان را همچون یک دره پایین بروم یا مثل یک کوه بالا برومتا تو را آنجا ببینمکه خوشحال هستی و شاید ناراحت یا بی‌حوصله،با تمام صفت‌های یک...

ساعتی که با ما خوب تا کرد

اولین روز بهار بعد از مادربزرگ بود. کمی از درخت‌های حیاط خانه مادربزگ دلخور بودم که چرا بدون او شکوفه دادند. البته درخت‌ها گفتند بله، چنین است رسم...

2 دیدگاه ها

  1. نوشین

    اوه اوه …
    معرکه ای پسر
    سلام فرداد. من اومدم 🙂

    پاسخ
    • فرداد جهان بخش

      ممنون نوشین جان که اومدی! 🙂
      راستش فکر نمیکردم دیگه سر بزنی.

      پاسخ

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *